چرا در سیاره ی زمین باران می بارد؟
 
ریاضی و طبیعت
ریاضی و طبیعت

ما در این بحث می خواهیم بگوییم در فرایند روئیدن و تولید آب کارکرد عدد صفر در فضای افق بس لازم و ضروری است و کارکرد عدد صفر برای سیاره ما تصادفی نبوده است بلکه از آن تقارن یاد شده فراهم شده تا به صعود و فرود آب و چرخه آن در سیاره ما سامان دهد. در واقع عدد صفر شناسنامه آب است و هر گاه این عدد در افق مکانی آزاد شود دسترسی آب به شکل بخار در فضا صورت می گیرد ودر حقیقت انتزاع آب صورت می گیرد. یعنی آب از یخ جدا می شود و به صورت مایع در سطح جاری می شود و سپس در بخار در پرده افق و فضا پیش می رود و سرانجام مجدداً آب در فضا تشکیل می شود و به سطح باز می گردد. در همه احوال عدد صفر در مجمع آب است، چه یخ باشد، چه مایع باشد و چه گاز. در یخ صفر منفی مشدد است و در مایع و گاز صفر مثبت جریان دارد. در اینجا است که در سیاره ما یک صفر متحد از مثبت و منفی فعالیت آب و بارندگی را به سرانجام می رسانند صفر مثبت از پدیده نور خورشید و صفر منفی از سطح سیاره که در صورت تقارنی و متحد در سطح فضای افق سیاره می چرخند و به چرخه آب و بارندگی دوران می دهند. عدد صفر مرزدار و تعیین کننده حدود افق سیاره زمین است و تمام جلوه آب و جوش و خروش آن در تمام چشمه سارها ، جویبارها ، آبشارها، رودخانه ها، دریاها و اقیانوسها از کارکردعدد صفر بر پرده افق سیاره زمین است. این صفر انبساط افق تولید نموده است، تا جایی که آب می تواند در این افق و فضا جلوه نماید. پدیده صفر در این انبساط افق نحوه رفتار یک چشمه آب در سیاره را تعیین می کند تا از طریق فضا این چشمه آب در رودخانه ، جویبار، دشتها و قله ها پراکنده شود. پس پدیده صفر به زایش یک چشمه آب و نحوه رفتار آن از سطح تا افق سامان می دهد.

افق در سیاره زمین وسعت فضایی است که رخ سیاره در آن خود نمایی می کند و وسعت این فضا از لبه آب اقیانوسها و دریاها تا کرانه های فضا، جایی که ابرها تشکیل می شوند و باریدن آغاز می کنند می باشد. افق تا جایی است که عدد صفر فضا را برای زمین خم می کند تا این افق بتواند همراه سیاره رهسپار گردش به دور خورشید شود. تعریف دیگر افق، افق از جایی شروع می شود که یک ناظر از زمین می تواند روئیدنیهایی که از سطح سیاره در فضا پیش رفته اند را ببینداین ناظر می تواند. گلها و درختان و ابرها را تماشا کند. انتهای افق در این بحث جایی است که روئیدن خاتمه می پذیرد. این انتها را صفر تعین می کند. به عبارت دیگر افق آن پهنه از فضای سر سبز و دل نواز از سیاره زمین است که جنگلها در دل کوهها، و گلهادر بر صحراها روئیده اند. در این پهنه رودخانه ها جاری هستند، پرندگان نغمه می زنند و آوای آب از مسیر جویبارها شنیده می شود. در طراحی فضای افق زمین انبساط رخ داده است تارویکرد عدد صفر وارد آن شود. انبساط افق یعنی طراحی افق زمین به گونه ایست که درآن باران می بارد. و این فضای سرشار از شوق و مسرتی است که در ترنم این باران است. انبساط افق زمین سرشار از ذوق و تضیف های ریاضی است که برای انسان بس وجدآور، شاعرانه و  شورانگیز است. این افق دلگشا در انبساط خود به روئیدن وباران تداوم می دهد. و هارمونی نظم و انضباطی که از ریاضی ناشی می شود در ان تولید می شود. خواننده آزاد است هر تعریفی از افق را برگزیند و یا با تخیل خود آن را بیافریند. مانند کودکی که در کلاس انشاء ، بهار را توضیح می دهد. زیرا همین بهار، تابستان، پائیز و زمستان نیز در این انبساط افق اند. اما باید دانست هنر نویسندگی در فیزیک تعیین حد و حدود است. چرا که فیزیک بدون حدود مفهومی ندارد. اگر آن کودک بتواند در انشاء خود حدود را تعین کرده و نمایش دهد. او نیز به فیزیک پرداخته است، انسان در طبیعت در راستای کودکی به بلوغ می رسد. یعنی انسان در طبیعت کودکی را می آموزد. حتی وقتی به پیری و کهولت رسیده است، زیرا سرشت طبیعت آموزش جوانی است. در طبیعت پیوسته ریاضی نجوا می شود و این نجوا به مسافری که در بیابان گم شده است می گوید شب هنگام به آسمان بنگر ستارگان تورابه خانه خواهند برد.

ریاضی حد و حدود فیزیک را تعیین می کند و در واقع در فیزیک حدودی تعریف می شودکه از مشی ریاضی پدید آمده است. ما در این راستا اینک افق دلپذیر زمین را توضیح می دهیم که عدد صفر در آن کار می کند و حد و حدود آن را تعیین می نماید. پدیده صفر در افق زمین گرانشی است در فضای این افق که روئیدنیها را به سمت خود به فضای افق استقرار می دهد. این نیرو ی گرانشی بر خلاف نیروی جاذبه زمین که اشیاء رابه فرو دست و پایین می کشد . آب و روئیدنیها را وارد فضا می کند، آب می تواند وقتی بخار شود. وارد فضا شود . جای آب در منطقه صفر در فضا تعیین شده است و از آن بیشترنمی تواند برود. بخارآب مجدداً از طریق مقابله با صفر برودت به آب تبدیل می شود و به سطح باز می گردد. پدیده صفر حالت آب را به همه شکل در افق و سطح سیاره سامان می دهد. (جامد، مایع، گاز)اگر عدد صفر از یخ باز نشود . آب از یخ حرکت نخواهد کرد. فرایند تولید آب از بازگشایی عدد صفر از یخ است تا انتهای افق که از بخار به سطح سیاره باز می گردد. صفر همراه آب است و حدود آن را تعیین می کند . این حدود بازتاب یک نمایش است که در افق اجرا می شود. پدیده صفر می گوید هر روئیدنی که در سیاره زمینی وارد فضا می شود می بایست مجدداً باز گردد. این روئیدنی خواه گیاه باشد خواه آب وقتی در فضا بخود رسیدند باز می گردنند. عدد صفر در فضای افق خشوع داد و هر رویشی را به سطح باز می گردد. انتشار این عدد در افق زمین ممارست تجربی ایجاد میکند تا روئیدنی هایی که  برخاسته اند مجدداً  به سطح سیاره باز گردانند. این پدیده تجربی مخصوص افق سیاره زمین است و در سیاره ایی مانند مریخ تکرار نمی شود. حال تصور کنید اگر در مریخ برکه های یخ موجود باشد و این یخ ها بخواهند تولید آب کنند می بایست عدد صفر در افق کار کند تا آب از یخ جدا شود و سپس بشکل مایع در سطح جاری شود. و سرانجام در پرده افق به شکل بخار درج گردد. و چرخه خود را کامل کند ومجدداً بازگردد. بدلیل عدم فعالیت صفر در افق این سیاره چنین حالتی بوجود نمی آید. یعنی اگر فرضاً آب از سطح این سیاره از یخ جدا شد و از سطح سیاره به شکل بخار به افق برسد این سیاره بدلیل عدم کارکرد عدد صفر آب و بخار را نمی شناسد. و آن را به بیرون از افق سیاره تخلیه می کند. افق مریخ قادر به نگهداری آب نیست. زیرا شناسنامه آب که عدد صفر است در این افق درج نشده است، روانشناختی طبیعت که برافراشته از ریاضی است بدون افق و فضا نمی تواند آب پرورش دهد. این بحث در پی این نیست که بخواهد توضیح دهد. آیا در مریخ اندوخته های یخ موجود است یا نه، ما در این بحث عدد صفر را در طبیعت مورد شناسایی قرار می دهیم و می خواهیم بگویم در تشکیل سیالیت و آب کارکرد  عدد صفر در افق پس لازم و ضروری است. از شواهد چنین پیداست که عدد صفر در افق مریخ کار نمی کند و این نقیصه بزرگی است برای این سیاره که نمی تواند سیالیت را پرورش دهد. این سیال خواه آب باشد و یا گیاهی که می بایست تحت تعلیم روانشناختی طبیعت سیال و سبز شود و در فضا راه بجوید، در افق مکانی که عدد صفر کار نکند باز مجدداً مشکل زمان پیدا می شود. یعنی زمان نیز تابع بازگشایی عدد صفر در افق است . در افق مریخ که مسیر صفر برای رویاندن بسته است. زمان یک حضور دائمی است، و این حالت بسیار خسته کننده ای است. یعنی اگر گیاهی از  انواع گیاهانی که در زمین می رویند بخواهند در مریخ برویند. این گیاه زمان در اختیار ندارد تا از این طریق در فضا دانه بسازد. این گیاه مریخی پیوسته شاخ و برگ می دهد و در مسیر فضا گم می شود. عدد صفر باید در افق باشد تا این گیاه در زمان خود دانه بسازد و به سطح بازگردد. این گیاه می بایست از دانه ایی که می روید. در فضا همان دانه را بسازد افق زمین این حالت بازدارندگی را با مشایعت عدد صفر از سطح تا فضا مهیا کرده است. این یک مقایسه بود بین افق زمین و مریخ . باید دانست در افق سیاره ایی که عدد صفر کارنکند تجربه روئیدن تاسیس نمی شود.(در بحث فصلها طی آن مقاله عدد فصل در مریخ 25/1 است)

این عدد نمی توانددر رویه صفر وارد فضا شود.

بحث ما ادامه می یابد و به افق زیبای زمین باز می گردیم که در آن رازهایی بس شگفت و شکوهی تجلیل ناپذیر پنهان است. در درک این افق لازم است فضا را ملاحظه کنیم، زیرا فضا سازمانی است که ریاضی در آن توسعه یافته است و مبنای این ریاضی که عدد صفر است وارد افق زمین شده است تا این افق را خم کند و اسباب روئیدن را در آن فراهم سازد. در ریاضی مبنی، عدد صفر تعیین شده است و این مبنی  در افق سیاره زمین بخوبی کار می کند تا حدود روئیدن را تعیین کند. یعنی صفر بنیان تجربه برای روئیدن است و خیزش  آب از سطح سیاره از این بنیان شروع می شود. و در فضا در همین بنیان خاتمه می پذیرد. آب در نهاد تجربه صفر است، خواه جامد باشد، خواه مایع باشد و یا گاز این نهاد تجربی که از آب گسست ناپذیر است در سیاره ما باران ساز است پس سازمان بارندگی در یک دستگاه تجربی است که در صفر نهادینه شده است از این پدیده باران می بارد و به دشتهاو صحراهای آن سوی دریاها می رسد. باران یک تضنیف ریاضی است، که افق زمین آن را تکرار می کند تا شکوه و شبنم و طراوت در سطح سیاره باقی بماند. وقتی در طبیعت ریاضی شعر می سراید باران می بارد. باران در شعر ریاضی تصنیفی است که قافیه و ردیفهای آن همه از صفر شروع می شود و در صفر بسته می شود. این است پدیده صفر در سیار زمین که مسیر آن در سازندگی قرار دارد. افق زمین در وسعت فضایی است که تضنیف های ریاضی در آن جاریست و باران یکی از آنها است ، فصلها نیز در مسیر این تصنیفند که یکسان آغاز می شوند و یکسان پایان می پذیرند. خوشبختانه در این مسیر سبز که راه آن با شعله ریاضی برافروخته می شود ما انسانها قرار داریم ، آغاز این راه نظم و پایان آن فروتنی است، زندگی از سرشاخه های این فروتنی و نظم است. و در فضا این فروتنی انبساط دارد. حال ناظری که به فضا می نگرد از مشی آفرینش لذت می برد. زیرا این ناظر می تواند از مصدر فروتنی و آرامش چیزی بهره برد.

غلام عباس ترابی                  پایان               بهار1394     


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
چهار شنبه 6 دی 1396برچسب:, :: 8:47
غلامعباس ترابی عطا آبادی

درباره وبلاگ


سرزمین ما ایران زمینی در موقعیت چهار فصل است و زبان طبیعت ریاضی است ، حال درک این زبان در این مقطع که چرا چهار فصل در طبیعت به وجود می آید بر عهده ما ایرانیان می باشد . فصل یکی از قوانین طبیعت است که این قانون در کشور ما امکان می یابد به شکل چهار وجهی یعنی بهار ، تابستان ، پائیز و زمستان اجرا می شود .هر کدام از فصلها اندازه یک چهارم را دارند که این پدیده از یک معادله ساده که در متن موجود است متولد می شود . تقویم ایران زمین نیز بر گردش فصلها استوار است و با آغاز بهار سال نو ایرانی شروع می شود. و نظم این تقویم به این سبب است که با دقت ریاضی طبیعت آن را پرورش می دهد.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ریاضی و طبیعت و آدرس torabi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 1780
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 1780
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1